سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ماه رمضان

فکر کردم شعبان تو نیمه اش به اوج می رسه حالا که نم نم به آخراش می رسیم میبینم که نه اتفاقآ اوجش همین آخراشه :

"اللهم ان لم تکن غفرت لنا فیما مضی من شعبان فاغفر لنا فیما بقی منه "

خدایا اگه ما رو تو اونچه از ماه شعبان گذشته نبخشیدی پس ما رو در باقیمانده این ماه مورد بخشش قرار ده .

ولی برای اونیکه تو یه آمبولانس توحال احتضاره چه فرق میکنه از کدوم جاده ی سرسبزی اونو عبورش بدی ؟

رمضان یه جاده سر سبز زیباست که با سلامت که واردش بشی از سفره ی گستردش بهره ی بیشتری می بری ! اون عطر دل انگیزش رو که می گن حس می کنی !

خدایا من بی لیاقت رو هم از اونا یی قرار بده که از رمضان احساس خستگی نمی کنند و از دوریش دل تنگ می شن ! آیت االه جوادی آملی می فرمایند چه خوبه دعای فرا رسیدن ماه رمضان رو که از صحیفه می خونی دعای وداع ماه رمضان رو هم بخونی تا بدونی بعد از اتمامش قراره با چه ماه عزیزی وداع کنی ؟

آیت الله العظمی مظاهری قبل از اینکه با حکم مقام معظم رهبری برن اصفهان و امور حوزه علمیه اونجارو بعهده بگیرند قم تشریف داشتن و حقیقتا مردم بهره های زیادی رو از وجود ایشون می بردن بخصوص بحثای ظهرهای ماه مبارکشون در مصلای قم . اخلاقیات رو با بیانی ساده تفهیم می فرمودند کتابهای زیادی هم دارن بخصوص برای جوانان و بالاخص موضوع ازدواج که همیشه دعا داشتن برای جوونها و توصیه های زیاد برای اونها .

هر یک از بزرگان آبشخور و مسلک خاص خودشون رو دارن و من نمی خوام اظهار نظر خاصی در این مورد کنم فقط یه نقل قول می کنم از فیلسوف شهیر فرانسوی آقای هانری کوربن (یا سوربن ) که ایشون کتابی داره در مورد جناب صدرالمتالهین ملا صدرا (ره) که در اون کتاب یه نکته ای رو در مورد میزان ماندگاری فلاسفه و عمق سخن اونها در مردم اشاره می کنه و میگن که هر چقدر یه فیلسوف این علم عرشی رو فرشی تر کنه مردمی تر خواهد بود و نفوذ کلامش در مردم بیشتر و از اینروست که می بینیم مولانا از چه جایگاهی برخورداره که همه و همه از عالم تا عامی - هر یک به زبان خویش – از او نقل داستان می کنند چون مولوی غامض ترین مسایل فلسفی رو در قالب ساده ترین داستانها و شیوا ترین بیانها به زیبایی تمام مطرح می کنه که هرکسی با خوندن اون پی به لب حقیقتهایی می بره که از راههای دیگه به سادگی بدست نمی امدند . من آیت الله مظاهری رو از این دسته دیدم که مسایل اخلاقی و امید به فضل خدا و خوف از قهر او رو با این رویکرد بیان می فرمایند –حفظه الله – در علمای متاخر کتاب " معراج السعاده " مرحوم نراقی هم همینطوره بسیار جامع و بسیار ساده و عملی .

بگذرم شاید حال خوشی نداشتم با یه آدرس از یک سید بزرگوار برای نماز مغرب و عشا رفتم مسجد محله ی آبشار قم که ایشون امام جماعتش بودن – این روزها فکر کنم داماد ایشان در اون مسجد اقامه نماز می کنند- بعد از نماز رفتم خدمتشون عرض کردم حاج آقا اوضاعم خوب نیست و خودم رو مصداق فلان آیه می دونم فرمود که این چه حرفیه ؟ مصداق اون آیه یه کسی مثل ابن ملجمه ! شیعه علی بن ابیطالب رو چه به این حرفا ؟ برو رابطه خودت رو با خدا عوض کن او خیلی خیلی بیش از اینها نسبت به ما مهربونه ( نقل به مضمون می کنم ) . تو واجباتت رو انجام بده ، محرمات رو ترک کن ما بقی مستحبات و مکروهات رو هم تا اونجا که به کارت و تحصیلت ضربه نزنه انجام بده و ترک کن . بازم در مرتبه های بعدی خدمت ایشون رسیدم ولی حرف همان بود با یه قید دیگه و اون اینکه :

رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود

رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود



اما با خودم می گم خدایا یکسال دیگه گذشت و من آدم نشدم :

گفتی دوا کنمت آخر گفتم آخر الدوا الکی ؟

خدایا این روزمرگی ما رو از توبازداشته . خدایا قلبمون رو با اون اشراق خاصت بنواز و با توفیقی که در عبادت اگه بهمون عطا کنی بر سر منت بگذار و در جرگه بندگانت واردمون کن .آمین رب العالمین .